خدیجه زمانیان/
دورهمی ادبی «شمس» با حضور محمد طلوعی و دبیری علی براتی گجوان به بررسی نوع ادبی «ناداستان» پرداخت.
محمد طلوعی سردبیر مجله «ناداستان» با حضور در میان داستان نویسان جوان به ارایه تجربیاتش در این نوع ادبی پرداخت. نویسنده مجموعه داستان «هفت گنبد» گفت: امروزه ما در قالبهای ادبی دو نوع «فیکشن و نان فیکشن» یا «داستان و ناداستان» را داریم که قالبهای غیرداستانی هم وقتی به بالاترین سطح خود برسد، کاملاً ادبیات محسوب میشود.
این نویسنده و روزنامه نگار با بیان اینکه ناداستان ها گستره های وسیعی از انواع نوشتهها و مطالب را در بر می گیرند در توضیح بیشتر افزود: جستار، مموآر، روزنوشت، خاطرهنویسی، سفرنامه، زندگینامه و خودزندگینامهنویسی و حتی برخی گزارشهای مطبوعاتی نمونه های ناداستان ها هستند. این نوشته ها لزوماً پیش زمینه داستان نیستند و خودشان میتوانند به طور مستقل اثر ادبی محسوب شوند منتها معیارهای خودشان را دارند.
طلوعی معتقد است: گستردگی و تنوع ناداستان ها باعث شده است این روزها زیاد نوشته و خوانده شود. او خاطرنشان میکند: گزارش مطبوعاتی هم البته ناداستان است و اتفاقا جزو مهمترین دسته نانفیکشنهایی است که در تاریخ ادبیات نوشته شده، به خصوص گزارشهای جنگ جهانی دوم که همینگوی نوشته است.
ناداستان ابداع ما نیست
به گفته این نویسنده «ناداستان» ها ابداع ما و متعلق به این زمان نیست. این نوع ادبی همیشه وجود داشته است و مخصوصا در دهه 40 رونق زیادی داشته است فقط اسمی بروی آن گذاشته نشده بودند و ما به نظرمان رسید عنوان فارسی «ناداستان» را برای آن بکار ببریم.
نویسنده رمان «قربانی باد موافق» در پاسخ به پرسشی، از نمونه های موفق ناداستان در زبان فارسی نام برد. طلوعی توضیح داد: خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی یکی از بهترین نمونه های روزانه نویسی، گزارشهای بیهقی یکی از بهترین شکلهای ارائه گزارش است، یا خودزندگینامه «سنگی بر گوری» جلال آلاحمد یکی از بهترین شکلهای اجرای خودزندگینامهنویسی است.
او در ادامه صحبت هایش درباره «ناداستان» از تاثیر نویسندگان خارجی و ترجمه آثار آن ها بر توجه نویسندگان داخلی به این نوع ادبی هم صحبت کرد.
نویسنده «من ژانت نیستم» گفت: توجه نوبل در سال 2015 به نوع ادبی ناداستان که الکسیویچ برای مستندنگاریهایش به دست آورد، باعث شد مترجمان و ناشران با آثار او آشنا شوند و به نوشته هایش توجه کنند و موجی از ترجمه آثار او در ایران به راه افتاد. پس از این جایزه استقبال از ناداستان توسط نویسندههای حرفهای بیشتر شده وگرنه میل خوانندگان از قبل وجود داشته است. ناداستان نسبت به داستان مردمواریِ بیشتری دارد، همینطور چگالی کمتری برای خواننده.
سردبیر مجله «سان» به کارگیری و عدم بکارگیری عنصر تخیل را مهم ترین تفاوت داستان و ناداستان بیان کرد. او توضیح داد: ناداستان خلاق از تمام تکنیکها و عناصر داستان بهره میبرد جز تخیل و تنها وجه تمایزش واقعی بودن آن است.
طلوعی در بخش دیگری از صحبت هایش به اخلاق در ناداستان ها اشاره کرد. او گفت: با توجه به اینکه نوشتن ناداستان مبتنی بر واقعیت است چگونه می توان به ادعای نویسنده ناداستان مبنی بر اینکه تمام آن چیزی که نوشته، واقعیت است، اطمینان کرد؟
اهمیت رعایت اخلاق در ناداستان
این روزنامه نگار افزود: راه حلی برای راستیآزمایی نیست . در طول تاریخ ادبیات مرز باریک ناداستان و داستان بارها توسط نویسندهها جابجا شده است و همواره این سؤال مطرح شده که نویسنده چقدر باید به حقیقت پایبند باشد؟! ظاهرا نقطه مشخصی برای تعیین این وضعیت وجود ندارد اما نویسنده هرچه از واقعیت بیشتر فاصله بگیرد و خیالپردازی کند، متن بیشتر به سمت داستان شدن میل پیدا میکند.
طلوعی در خصوص تناسب تاریخ شفاهی با ناداستان گفت: تاریخ شفاهی ها هم در ذیل ناداستان قرار می گیرد اما در کشور ما اصلا تاریخ شفاهی وجود ندارد.
او توضیح داد: شاید بگویید کتاب هایی که به وفور با عنوان تاریخ شفاهی در کشور ما منتشر می شود، چیست اما این ها فقط کتاب های مصاحبه هستند، نه تاریخ شفاهی!
او توضیح داد: من مخالف تاریخ شفاهی نیستم اما مخالف انتشار آثاری هستم که به اشتباه با عنوان تاریخ شفاهی منتشر می شود.
طلوعی گفت: تاریخ شفاهی اصلا مکتوب نیست به همان فایل های صوتی تاریخ شفاهی می گویند اما اگر قرار است مکتوب شود باید حتما تدوین شود.
نویسنده مجموعه داستان «تربیت های پدر» معتقد است بسیاری از کتاب های مصاحبه ای که با عنوان تاریخ شفاهی توسط نشرهای دولتی منتشر می شود، تدوین گر ندارد و یا تدوین گر به نوع ادبی نان فیکشن مسلط نیست، به همین دلیل هنوز نمونه خوبی از ناداستان خوب تاریخ شفاهی عرضه نشده است.
او در این مورد به گفتگو های فالاچی اشاره کرد و گفت: اوریانا فالاچی با افراد حقیقی گفتگو می کند و صوت های مصاحبه های او منتشر می شود اما وقتی قرار است این گفتگو ها به صورت مکتوب منتشر می شود با تدوین خوبی همراه و عرضه می شود. به طوری که گفتگو های او به عنوان بهترین نمونه های مصاحبه های تاریخ روزنامه نگاری شناخته می شود اما آثار مکتوبی که در کشور ما به عنوان تاریخ شفاهی منتشر شده است نسبت به فایل صوتی ارزش افزوده ای ندارند و همان مواد اولیه فایل های صوتی هستند که به اشتباه با عنوان تاریخ شفاهی معرفی می شوند ضمن اینکه حقیقت و تاریخ در بسیاری از آن ها تحریف شده است.
نظر شما